Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری برنا»
2024-04-28@21:45:43 GMT

نگاهی بر «بیرون در» محمود دولت آبادی

تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۶۸۳۲۱۸

نگاهی بر «بیرون در» محمود دولت آبادی

داوود ملکی صیدآبادی مدرس دانشگاه و داستان نویس درمورد کتاب «بیرون در» محمود دولت آبادی یادداشتی منتشر کرد.

سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ بیرون در نام داستان بلندی است که اخیرا (97- 98) توسط محمود دولت آبادی، نویسنده نام آشنای کشورمان، نوشته شده که اتفاقات آن طی سال¬های اولیه انقلاب و بهم ریختگی سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه رقم می خورد؛ اما با این حال این داستان را نمی توان در دسته بندی آثار سیاسی اجتماعی برشمرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بیرون در بر خلاف اینکه به زعم بسیاری؛ رمان خوانده می شود، رمان نیست. کوتاه بودن ظرف زمان، تعداد اتفاقات، عدم تحول شخصیتی و حتی موضوعی همه و همه از دلایلی است که این اثر را نمی توان رمان خواند، بلکه داستان بلندی است که با پایانی نیمه کاره برای شخصیت اول داستان- آفاق- بسته می شود. 

اگر بخواهیم این اثر را در مقالی کوتاه مورد تحلیل قرار دهیم و عناصر و مولفه های اصلی داستان را در آن مورد بررسی قرار دهیم بارزترین شاخصه ای که به چشم می خورد استفاده نویسنده از واژگان، کلمات و جملاتی در سبک و سیاق ادبیات دهه چهل و پنجاه ایران است که پسند یا ناپسند بودن آن بیشتر به سلیقه مخاطب ربط پیدا می کند تا نگاه حرفه ای به یک داستان حرفه ای از یک نویسنده حرفه ای که اگر با این دید بخواهیم به آن نگاه کنیم متاسفانه این سبک نگارش و جمله بندی بزرگترین نقطه ضعف این داستان است که نه در آن دهه ها بلکه در سال 1397، به بیان خود نویسنده در انتهای متن، نگاشته و در سال 1398 منتشر شده است.

"پس مامان ملوک باید بی قراری های دخترش را - زنی در بلوغ تمام- تاب آورد،... و برزو نمی داد از باب آن رشته های خاکستری و در هم پیچ موی سر (ص 42)"

"نیرویی داشت آزاد می شد که بعد از شکست مرداد سال سی و دو سر فرو برده، ذخیره و انباشت شده بود و می رفت خیز بگیرد فرآیند همه خیزش ها...( ص 71)"

اما این نقیصه به همین جا ختم نمی شود. اگر بنابر نظریه ژرار ژانت بخواهیم به گفتمان راوی و حتی شخصیت ها نگاهی بی اندازیم، در بیان کلی می توان گفت که اصرار نویسنده بر استفاده از ادبیات کهن و ثقیل آنقدر زیاد است که حتی بر گفتمان راوی و شخصیت ها هم سایه انداخته و هرچه به سمت انتهای داستان می رویم این ترک تازی نویسنده در داستان، بیشتر گلوی خواننده را می فشارد و متن را به قدری سخت خوان و سنگین می کند که در بسیاری مواقع خواننده از ادامه خوانش سر باز می زند.

برای نمونه به این گفتمان ها که گفتمان شخصیت هستند دقت کنید:

 " حبیب الله گفت: خدا می داند و خود ماکار! من نمی دانم. گمان من این است که او هنوز دارد در پی همسرش می گردد." و یا " آخر آن زن، زن... فرق می کرد. انگار که زمینی نبود. الحق که جمال و کمال را خداوند تمام کده بود در آن زن. با هم داشت هر دو را... (هر دو متن ص 107)"

حال به گفتمان راوی:

"حالا دیگر غرق در جاذبه ای بود درون خانمانی که بیش از پیش شگفتی در خود داشت..... طبیعی بود که آقا حبیب الله تن به سخن ندهد؛ یک بار هم به روشنی گفت:... (ص 106)"

که در این بخش ها واقعا اینکه چه کسی روایت می کند؛ روای یا نویسنده؟ بسیار ذهن را آزار می دهد د رحالی که این نقص در اول داستان کم رنگ تر است.

در نگاه بعدی بد نیست به زاویه دید و نحوه روایت دقت کنیم. زاویه دیدی که در ابتدا با اول شخص شروع می شود و بعد بی هیچ پشتوانه منطقی و یا داشتن توضیحی خاص به سوم شخص تغییر پیدا می کند، حال جالبتر زمانی است که نویسنده سعی می کند با استفاده از کلماتی مانند شاید، احتمالا، نمی دانم یا نمی داند و.. متن را به سمت تردید و تشکیک ببرد که به نوعی مخاطب را درگیر سیالیت ذهن شخصیت کند، اما بازهم این تلاش ناموفق است. این ناهمگنی زوایای دید و نوع روایات را می توان در سردرگمی نویسنده در تعیین مختصات درست برای روایت، انتخاب زاویه دید یکسان و عدم غلبه بر دخالت قالب نوشتاری که سال ها قلم نویسنده را تسخیر کرده، دانست.

در نگاه بعدی به این داستان اگر بخواهیم به موضوع یا پیرنگ بپردازیم شاید دچار این اشتباه بشویم که داستان داستان آفاق است اما در اصل موضوع ماکار-مارکو- است که آفاق ناخواسته درون آن قرار می گیرد و ایفای نقش می کند. در حقیقت یک تسویه حساب عاشقانه و خانوادگی موتیف اصلی داستان را تشکیل داده که آفاق جزئی از آن شده و به پیشبرد داستان کمک می کند. این در حالی است که تأکید نویسنده بر شخصیت آفاق است و شاید این تناقض را اینگونه بتوان پاسخ داد که نویسنده خواسته با پرداخت غیر مستقیم به موضوع، تعلیق داستان را بیشتر کرده و خواننده را درگیر خود کند. اما این دلیل هم نمی تواند ضعف پیرنگ داستان را بر طرف نماید. ضعفی که در اصل ضعف محتوا یا فرامتن محتوای داستان دارد و نویسنده سعی دارد با ایجاد گره واگره ها، تعلیق های ریز و درشت – چه در زندگی آفاق وچه در زندگی ماکار- آن را بپوشاند که در آخر داستان با بسته شدن پرونده داستان ماکار به پایان می رسد و آفاق با آن جعبه ها و مادری غم خوار رها می ماند.

با این حال ایجاد این تعلیقات و گره در داستانی با این حجم خود بیان گر قدرت نویسنده در دانش نوشتن تکنیکی و چگونه همراه سازی خواننده با خود است.

ما در این داستان طبق روال شخصیت های داستان های ماقبل محمود دولت آبادی با مادری_مامان ملوک- خسته از زحمت خانواده، دلسوز و غمخوار فرزند و درعین حال بی مرد مواجه هستیم که این خود نشان است برای کسانی که آثار دولت آبادی را دنبال می کنند. بله نوعی پدر زدگی که در آثار دولت آبادی می شود به آن رسید.

اما در خصوص موضوع شخصیت پردازی در این داستان، ما بیشتر با شخصیت های تیپیکال طرف هستیم تا شخصیت به معنای خاص آن. در این داستان آفاق را مانند خیلی زن های همان دوره از تاریخ ایران با روحیاتی تقریبا نزدیک به دیگر زنان گروهک های ایدئولوژ آن دوره می بینیم و نه بیشتر. اما کارکرد آفاق به عنوان شخصیت پیشبرنده داستان و در حقیقت کسی که داستان با شرح حال او جلو برده می شود در این داستان واقعا کارکرد درست و مثبتی است؟ شاید بهتر است اینگونه مطرح شود که اگر آفاق نبود و روای مستقیم یا با واسطه شخص دیگری مثل آباآمن یا ایلاد یا مارینا به روایت داستان می پرداخت چه چیزی که دانستن آن برای کشف و شهود مفاهیم لایه های زیرین داستان لازم است، ارایه نمی شد؟ یا کلی تر؛ بود و نبود آفاق، به غیر بیان قسمتی از وضعیت سیاسی و مناسبات آن دوره از تاریخ و همچنین پر گویی هایی درباره یک زن! چه ضربه ای به داستان می زد؟

در ادامه همین تحلیل دور از انصاف است که از تکنیک های روایی یا گفتمان روایی نویسنده در بهر گیری از ویژگیهای ظاهری شخصیت در معرفی و نام بردن آنها، یاد نکرد. معرفی آفاق با موهای خاکستری، آبا آمن، مبل پاره-پوره و.... که در ادامه این ابعاد با مهارت نویسنده تبدیل به ما به ازای شخصیت های معرفی شده در داستان بوده و نقش آفرینی خوبی در داستان داشتند.

شاید برخی خوانندگان این متن به این باور برسند که نگارنده سعی در تخریب شخصیتی مثل محمود دولت آبادی را داشته و یا عباراتی از ای دست اما واقعیت چیز دیگریست؛ واقعیت این است که "به بها دهند نه به بهانه" که این خاصیت هنر است. هنرمند باید بداند و آگاه باشد هر اثری که خلق می کند قواره وی را در بین جامعه متفکر نشان می دهد بنابر این هر اثری که بر خلاف این روند باشد به مثابه دست کم گرفتن مخاطب اثر است و کاهنده اعتبار هنرمند.

 به هر روی بیرون در، به نظر نگارنده، آن چیزی که انتظار می رفت نبود از کهن نویسنده ای که باور بسیاری از ادبیات دوستان را به هنر سوق داده و دیدگاه ایشان را به سمت هنر برگردانده است.

گاهی بهتر است که بزرگان قدر منزلت خود را بدانند و حتی به زعم اینکه مبادا اثری ارایه دهند که آثار ماقبلشان را تحت الشعاع ضعف قرار دهد، کاری نکنند و اجازه دهند همان تصویر بزرگی که از ایشان روی دیوار مانده، با همان صلابت باقی بماند.

داوود ملکی صیدآبادی

بیشتر بخوانید: نشان درجه یک نویسندگی دفاع مقدس برای محسن مومنی شریف برگزاری بزرگداشت پنجاهمین سالگرد جلال آل احمد

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: کتاب ادبیات نویسندگی داستان نویسنده یادداشت محمود دولت آبادی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۶۸۳۲۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بررسی آثار کلر ژوبرت نویسنده و تصویرگر مسلمان شده فرانسوی

به گزارش خبرگزاری مهر، شماره ۱۶۶ مجله خیمه در اردیبهشت ۱۴۰۳، با طرح جلدی از چهره «کلر ژوبرت»، نویسنده مسلمان شده فرانسوی منتشر شد.

مجله خیمه در شماره اردیبهشت در بخش رویدادها و روایت‌ها ۵ رویداد مهم فروردین ماه ۱۴۰۳ را بررسی کرده است. تحلیل شیوهٔ دعاهای متفاوت استاد شیخ حسین انصاریان از نگاه ۴ استاد حوزه و دانشگاه، بررسی ماجرای مسجد سازی در پارک قیطریه و پاسخ به ۴ پرسش آیت الله سیدمصطفی محقق داماد از نگاه ۱۷ چهرهٔ مخالف و موافق، بررسی سخنان پُرحاشیهٔ حجت‌الاسلام پناهیان دربارهٔ پیامبر (ص) از نگاه ۳ استاد دانشگاه، روایتی از اشعار روضه‌های زنده یاد حسین بختیاری که در نوروز درگذشت از نگاه ۴ فعال هیئتی و برگزاری محفل صد هزار نفری قرآنی در ورزشگاه آزادی از نگاه ۱۰ فعال فرهنگی و رسانه‌ای.

سوژه بخش چهره خیمه، «کلر ژوبرت»، نویسنده مسلمان شده فرانسوی است. آثار این بانوی نویسنده متولد اردیبهشت، از نگاه ۱۶ نویسنده و کارشناس حوزه و دانشگاه بررسی شده است.

این چهره‌ها عبارتند از: محسن چینی‌فروشان، موسی بیدج، حسن احمدی، حبیب احمدزاده، غلامرضا حیدری ابهری، ناصر نادری، مریم جلالی، آسیه رحمتی، حسین راجی، سیدمحمد مهاجرانی، سیده مریم شهیدی کریمی، رقیه فاضل، علی مهدوی، بهاره بهنام نیا، زهرا شیرخانیان.

مجله خیمه در بخش پرونده ماه به ۱۲ سال تلاش برای حل مشکل فقهی اهدای عضو پرداخته و ماجرای اهدای عضو ۱۲ طلبه و ۴ مداح را بررسی کرده است. پرونده ماه خیمه، به موضوع «اهدای عضو» و ضرورت فرهنگ سازی با نگاه عاشورایی پرداخته است. این پرونده شما را با ۱۲ طلبه و ۴ مداحی آشنا می‌کند که اعضای بدنشان، به بیماران نیازمند بخشیده‌اند.
همچنین ایرج فاضل، ۱۲ سال پیگیری برای رفع محدودیت‌های فقهی و قانونی اهدای عضو را تشریح کرده است. علی اکبر صالحی هم چگونگی عبور از نگاه بسته مذهبی در این موضوع را بیان کرده است. کتایون نجفی زاده، از سه دهه تلاش و دیدارهایش با مراجع قم و نجف به ویژه دیدارش با آیت الله سیستانی گفته و کمیل نظافتی، اهدای کلیه‌اش به کودک کلاله را تشریح کرده است. مهدی حیدری هم از مستند ساخته شده درباره ماجرای این کلیه گفته است.

خیمه در بخش یادمان به سراغ یادبود مرحوم محمود امیری، مدیر انتشارات و کتابفروشی امیری رفته و ماجرای کتاب مهدی آذر یزدی، کتابفروشی امام حسین و شهادت دو برادر مرحوم امیری را روایت کرده است. همچنین مرتضی آخوندی، مدیرانتشارات دارالکتب الأسلامیه از روایت پنج دهه دوستی‌اش با مرحوم امیری سخن گفته و روایت علی قائمی، محقق و نویسنده‌ای که ۵۰ کتابش در انتشارات امیری منتشر شده است هم در این بخش آمده است. محمدهادی فاضل، مهدی رئوفی، مرضیه امیری و سید یاسر شریفی از نزدیکان آن مرحوم هم یادداشت‌هایی در این پرونده نوشته‌اند.

این شماره از مجله در بخش کتاب خیمه هم به آشنایی با ۶۳ نویسنده و تصویرگر انتشارات خیمه پرداخته و به مناسبت نمایشگاه کتاب، موضوعات زیر را هم از نظر گذرانده است:

کتابی کاملاً کاربردی برای زندگی: اثر تازه منتشرشدهٔ «تفسیر موضوعی سبک زندگی با رویکرد روایی»

مسالهٔ حجاب در ایران امروز به روایت رمان «رقص کلاغ روی شانه‌های مترسک.»

کتاب شعری که گم شد: روایتی از کتاب «مجموعهٔ اشعار فضائل اهل بیت» اثر شیخ کلینی

یادداشت‌های عاشورایی مرحوم دکتر عماد افروغ از کتاب «فریادهای خاموش»

شماره اردیبهشت خیمه، با سرمقاله‌ای از حجت الاسلام دکتر محمدرضا زائری (مدیرمسئول مجله)، و نیز یادداشت‌هایی از ۷ نویسنده و چهره حوزوی و دانشگاهی در آغاز مجله، منتشر شده است. علاقه‌مندان می‌توانند برای تهیه مجله خیمه با شماره ۰۹۰۲۸۲۴۲۹۸۱ تماس بگیرند.

کد خبر 6086179

دیگر خبرها

  • بررسی آثار کلر ژوبرت نویسنده و تصویرگر مسلمان شده فرانسوی
  • بازی برای کودکان خیلی مهم است اما جایگاه ادبیات هم حفظ شود
  • نگاهی به تمام جنجال‌های کریمی قدوسی | گاف تاریخی نماینده مشهد چه بود؟
  • بهترین فیلم های وسترن با بازی «لی ون کلیف»؛ از Beyond the Law تا The Grand Duel
  • هاآرتص: اسرائیل دانشگاه‌های آمریکا را از دست داده است
  • دُم خروس بیرون زد!
  • هروی: حاکمیت باید در انتخابات ۱۴۰۴ اندکی نرمش نشان دهد /برای حل مشکلات اقتصادی، درهای کشور برای تعامل با بیرون باز شود
  • انتشار کتاب یوسف گم گشته باز آید در ماهشهر
  • هوادار ۳- مس سونگون ۱: حذف در پایتخت
  • گفتگو با نویسنده و بازیگر نمایش‌های طنز رادیو