Web Analytics Made Easy - Statcounter

همشهری- فرشاد شیرزادی: رمان تک‌جلدی «جای خالی سلوچ» با روایت ناب و قلم مسحورکننده، به‌خودی خود، برچیره‌دستی و عمق نگاه محمود دولت‌آبادی گواه است. در «نون نوشتن»، دولت‌آبادی به بیان رسا و زبانی روشن، توفیق خود را که عجالتا با هوشمندی و از سر تواضع بر آن لبخندی نه از سر شادی و سرخوشی، که تا به میزان قابل‌ملاحظه‌ای با اندوهی خلاقانه می‌زند، روایت می‌کند، که چگونه نویسنده شده: سال‌های زندان در دوران پهلوی، که برادرش بعد از بازداشت، دستنوشته‌ها را توانست در ببرد، بعدها، اندیشه‌های فلسفی پیوسته‌اش، زبان شسته و رفته و گیرایش، خواندن و خواندن و پیوسته خواندن و نوشتنش تا به امروز که در خواب، شهر را یخ‌زده می‌بیند و نیمه‌های شب با کابوس دغدغه‌مند برای مردم سرزمینی که در آن زندگی می‌کند، از جا برمی‌خیزد و بدیهی است که همه این نکته‌ها پندی پنهان در پیشانی دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این که با فضای مجازی و زبانی شکسته بسته و با حربه ساختن وقایع و گاه با به‌قول معروف «معطر» ساختن عجالتا بگذاریم «عکس‌های رنگی» یا «سیاه و سفید» در قاب و قالب تهی و اندکی رنگ باخته فضای مجازی که برای ما چیزی جز اندکی محال به حاصل نداشته و ندارد، نمی‌توان ظرف یکی دو شب یا دو سه هفته نویسنده شد.

به قول محمود دولت‌آبادی، که روزگاری زنده‌یاد احمد شاملو، صفت «رشک انگیز» را پس از خواندن رمان ۱۰ جلدی «کلیدر» برای این رمان و برای وصف قلم نویسنده‌اش به‌کار برد، در همین مصاحبه، اگر هم مدتی «وهم» نویسندگی و نویسنده شدن و بودن به این عده از نویسندگان دست دهد، ناچار روزگاری به جاده و مسیر واقعی بازمی‌گردند... و اما چه تلخ است با وَهم نویسنده و نویسنده شدن و ماندن، زیستن، درحالی‌که نویسندگان بزرگ، مخاطبان حرفه‌ای و آنها که راه را از بیراه می‌شناسند و می‌دانند، نام و نوشته‌ای نه از تو و نه از نوشته‌هایی از این دست در فضای نه حتی یک‌بار مصرف که نیم‌مصرف و سریع‌الفساد مجازی، نه روی کاغذ و نه در ذهن خود دارند. محمود دولت‌آبادی، با ارجاع به کارنامه کاری‌اش و در عرصه ماندن و بودنش، شناخته‌شده‌ترین نویسنده زنده ایران است. در روزهایی که کرونا در کشور جولان می‌دهد و باید کلاهمان را محکم بگیریم تا مگر کرونا آن را با خود نبرد(!) به بهانه انتشار کتاب‌های جدید او، «بیرون در» و «اسب‌ها، اسب‌ها از کنار یکدیگر» پای صحبت‌های او نشسته‌ایم تا دریابیم نویسنده شدن به چه میزان کار می‌برد و عرق‌ریزی روح دارد.

حواشی ادبیات از فضای مجازی گرفته تا آکادمی‌ها و جوایز، در همه‌جای جهان بازخورد و تأثیراتی دارد. این بازخوردها را می‌توان در بخشی از واکنش‌های مخاطبان و اهالی حرف‌های ادبیات و آکادمی‌هایی مانند آکادمی سوئد هم دید و ارزیابی کرد. در مقابل در ایران اینگونه آکادمی‌ها چه کاری از پیش می‌برند و چه تأثیری روی ادبیات داستانی دارند؟ در یک کلام چه کارایی‌ای دارند؟

باید از همین ابتدای بحث برای شما بازگو کنم که از ابتدا و بنا به نگاه و نظرگاهم با این تشویق و تمجید نهادهای خصوصی موافق نبوده‌ام. نگاه و نظرم البته صرفا معطوف به کشورمان ایران است.

با جوایز خصوصی چطور؟

با آنها هم بیش‌وکم همینطور. چون این جوایز معمولا در جامعه ما بنیه و پایه و پشتیبان دائمی نمی‌توانند داشته باشند و موقت‌اند.

چه ارتباط و پیوندی بین تشویق و تمجید و پشتیبان نداشتن این جوایز وجود دارد؟

اتفاقا چون پایه و بنیه‌ای ندارند، درعین حال قدری هم باعث می‌شوند که اشخاص با گرفتن یک جایزه دچار باورهای غلط شوند. همان وهم نویسندگی که پیش از آغاز گفت‌وگوی‌مان به آن اشاره کردید به آنها دست می‌دهد. اثرات مخرب این جوایز را طی سال‌های اخیر در مجموع مثبت ندیده‌ام. پیش از این هم درباره انواع و اقسام جایزه‌ها و بنیادها و آکادمی‌های خصوصی همین‌نظر را ابراز کرده‌ام و هم‌اکنون هم با شما صادقانه درمیان می‌گذارم.

مشکلی با نگاه بانیانش دارید؟

به‌هیچ‌وجه. اگر بخواهم دقیق‌تر بگویم، به‌لحاظ حرفه‌ای مخالفتی با هیچ کدام‌شان ندارم. من با هیچ‌چیز مخالف نیستم. بهتر و رساتر است که بگویم صرفا با بعضی جریان‌ها و اتفاقات فرهنگی موافق نیستم.

یعنی در واقع از نظرپسند شخصی‌تان این جوایز را قبول ندارید و آن را دور باطل در نویسنده شدن و نویسنده ماندن می‌دانید؟

بله. معتقدم اثراتش به قدری نیست که هم روی کتابخوانی تأثیر مثبت بگذارد و هم روی کتاب‌نویسی.

جوایز جهانی چطور؟ اگر آکادمی سوئد به فرض کتاب و نویسنده‌ای را انتخاب کند، همین نگاه را دارید؟

آن جوایز بحثش جداست. به گمانم آنها در این بحث نمی‌گنجند. آن جوایز جای خودش را دارد که البته نه من احاطه‌ای درباره‌شان دارم و نه می‌توانم نکته‌ای سنجیده و ظریف‌اندیشانه درباره‌شان بگویم.

قدری درباره عمق نگاه و نظرتان در این‌باره که به قول خودتان مخالفتی هم با نگاه مثلا داوران جوایز داخلی ندارید، برایمان توضیح دهید؟

تجربه ثابت کرده که این جوایز معمولا دوام نمی‌آورند و بعدا بعضی از بچه‌ها این جوایز را می‌گیرند و سپس راه می‌افتند داخل شهر و به‌خود می‌گویند: «حالا چی؟ ما که جایزه را گرفتیم! پس نویسنده‌ایم و لاغیر! حالا دیگر کسی به گرد پایمان هم نمی‌رسد!» به گمانم این درست نیست و نویسنده مدام خودش را به روز می‌کند، چون می‌اندیشد و جهان هم نوبه‌نو عوض می‌شود. در مجموع موافق این جوایز که دوام و آینده مشخصی ندارند نیستم.

چقدر به اینستاگرام، واتساپ، تلگرام و فضاهایی از این دست احاطه دارید؟

کم.

هم‌اکنون گردش اطلاعات با شبکه‌های مجازی انجام می‌شود. بالاخره در این سوی قضیه یکی از صاحب‌نظران مطرح ادبیات داستانی ایران شما هستید. می‌خواهم بدانم و نظرتان را جویا شوم که فضای مجازی چقدر روی روند کتابخوانی ما تأثیر گذاشته و می‌گذارد؟

به گمانم تا بدین جای کار تأثیرش منفی نبوده و نیست. به‌ویژه در کشور ما که تابع قانون جهانی کپی‌رایت نیستیم و افراد آثار نویسندگان از جمله آثار مرا با اجازه خودشان هم می‌خوانند و هم روی سایت‌ها می‌گذارند. من البته خواهش کرده‌ام که این کار را نکنند اما درمجموع به گمانم فضای مجازی روی روند کتابخوانی تأثیر منفی نگذاشته است. بیشتر، آثار و نویسندگان را معرفی کرده و در حقیقت فکر افراد را بیش‌وکم شناسانده است. برخی شاید گفته باشند که فضای مجازی آمده تا ادبیات و کتاب و کتابخوانی را از بین ببرد، اما من به‌شخصه چنین اعتقادی ندارم.

مثلا در اینستاگرام یا این روزها در پیام‌رسان‌های دیگر، هر جوانی چند خط داستان با عنوان مینیمال با دیکته شکسته و نثر ضعیف می‌نویسد، چهار پنج عکس و تصویر جابه‌جا می‌کند و پس از مدتی فکر می‌کند نویسنده شده است. اینگونه فعالیت‌ها را در فضای مجازی چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اینها به گمان من تجربه است. آنها باید این کارها را بکنند تا بعدا خودشان به این نتیجه معقول و منطقی برسند که کارشان فایده‌ای ندارد. برای ترمیم این فضا هیچ کاری نمی‌شود کرد؛ یعنی آن را منع نمی‌توان کرد، بلکه خود افراد باید به نتیجه برسند.

آنها خیلی زود دچار توهم نویسندگی نمی‌شوند؟

اگر بشوند ناچارند که بعدا به واقعیت برگردند. شوخی شوخی که نمی‌شود نویسنده شد و نویسندگی شوخی‌بردار نیست.

طی امسال و سال گذشته کرونا هم مزید برعلت شده و تیراژ مطبوعات را به‌شدت پایین آورده. پیش از این فضای مجازی هم همین مسیر را در مقابله با روزنامه‌های کاغذی پیش گرفته بود. این بازخورد منفی نیست؟

عیبی ندارد. هر چه تیراژ مطبوعات ما پایین بیاید غصه‌اش را نمی‌خورم. آنچه مطبوعات می‌نویسند ۲۴ ساعت قبلش غیر از فضای مجازی، رادیوها و تلویزیون‌های جهانی گفته‌اند. امروز اخبار معطل این نمی‌ماند که شما فردا بیایید آن را در روزنامه‌تان چاپ کنید. این طبیعی است و روند جدید فنی و تکنولوژیک جهانی است و دست من و شما هم نیست و نمی‌توانیم آن را کنترل کنیم. طبعا فضای مجازی تیراژ مطبوعات را پایین می‌آورد، چون اطلاعاتی که شما می‌خواهید فردا به خواننده روزنامه بدهید، اگر کسی اهلش و دنبالش باشد، همان اخبار را یک روز قبل از فضای مجازی دریافت می‌کند. به‌نظرم هر چه کاغذ کمتر سوخت شود بهتر است.

اگر بخواهیم گام‌های کوچک در ارتباط با ارتقای فرهنگ کتابخوانی برداریم، آن گام‌ها و راه‌های عملی و عینی چیست؟ با توجه به تجربه سالیانتان، اگر مثلا مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم حل شود، گامی در پیشبرد فرهنگ مطالعه هم برداشته می‌شود؟

به‌نظرم اینها بهانه است که بگوییم اقتصاد چنان است و وضع کتاب در جامعه بهمان. به گمانم اگر کتابی نوشته شود که با نیاز، ذهن، قلب و خلوص‌نیت مردم ارتباط داشته باشد، آن کتاب روی دست نمی‌ماند ولی به هر حال اگر فضای اقتصادی هم بهتر شود، باز گامی رو به جلو است.

رسانه‌های مکتوب و دیداری و شنیداری و فضاهای چندرسانه‌ای و به‌ اصطلاح مولتی‌مدیاها در این بین چقدر می‌توانند سهیم باشند؟

اینها همه سهیمند و تأثیرات مثبت و منفی می‌گذارند اما به‌نظرم جنبه‌های منفی‌اش کمتر از جنبه‌های مثبتش است. جلوگیری از رسانه‌های همگانی و فیلتر کردن آنها چیزی را حل نمی‌کند.

در رشته تخصصی‌تان که ادبیات داستانی و رمان است، این روزها چقدر کتاب‌های خلاقانه به‌ویژه از نسل جوان می‌بینید؟ کتاب‌هایی که ذهن آفرینشگر آنها را تحسین کنید؟

این که شما می‌گویید لازمه‌اش آن است که من محقق ادبیات باشم. من که طبعا محقق ادبیات نیستم تا به‌طور مثال همه آثار ۱۰ ساله گذشته را مرور کنم و بتوانم به این پرسش پاسخ بدهم. برخی از آثار را که می‌خوانم می‌بینم که پاکیزه نوشته شده‌اند. برخی آثار نثری دارند که در حد متعارف قابل‌ قبولند. به هر حال نمی‌توانم داوری کلی درباره این آثار داشته باشم و به یک پاسخ قطعی برسم و آخرش به فرض بگویم آری یا خیر.

کتاب‌هایی که امروز به فروش می‌رسند، در مقایسه با آثار منتشر شده در دهه ۴۰ که اوج رونق ادبیات بود، چه تفاوت‌ها و احیانا شباهت‌هایی دارند؟

آن دوره و دهه، کیفیت کتاب‌ها، در مجموع به دوره‌ها و دهه‌های دیگر می‌چربید. البته الان کیفیت برخی کتاب‌ها قابل‌قبول است اما انتظار نداشته باشید آنطور که من در آن ایام غرق کتاب بودم در این ایام هم باشم و مثلا هر اتفاق مجازی و حقیقی‌ای را لحظه به لحظه دنبال و داوری کنم. در همین ایام هم کتاب خوب وجود دارد، اما آثار کلاسیک کم خوانده می‌شود. متأسفانه درحالی‌ که پایه و بنیان ادبیات هر دوره‌ای ادبیات کلاسیک است، چه کلاسیک در معنای میهنی و چه کلاسیک در معنای جهانی، مردم کمتر به این آثار توجه دارند. به این ترتیب آن خلئی که بود باید پر می‌شد که الان دیگر به‌عینه می‌بینیم آن خلأ پر نمی‌شود.

مثلا این روزها اشخاص آثار اونوره دوبالزاک یا چارلز دیکنز را نمی‌خوانند. شاید حتی آثار فئودور داستایفسکی را هم نخوانده‌اند ولی اشتباه می‌کنند. به بهانه این که این آثار اضافات دارند. دیگر این روزها سینما و تلویزیون همه آنها را گویی در یک عکس فوری نشان مردم می‌دهد و مردم هم کمتر سراغ چنین آثاری می‌روند. درصورتی که ریشه و بنیاد ادبیات معاصر در هر کشوری در ادبیات کلاسیک است و این که کمتر پشت ویترین این کتاب‌ها را می‌بینیم، مایه‌تأسف است؛ مثلا بسیاری از اهل فن امروز رمان «باباگوریو» بالزاک را نخوانده‌اند یا نمی‌خوانند یا اصلا نمی‌توانند بخوانند. چگونه ممکن است آدمی با نویسندگی آشنایی داشته باشد و مثلا چنین رمانی را نخوانده باشد؟ به هر حال زندگی پیش می‌رود و مقداری‌اش ممکن است باب میل من و شما نباشد و مقداری‌اش اتفاقا باب میلمان است.

در این بین بهترین و مؤثرترین کار چیست؟

همین که زندگی جریان دارد، همین زیستن و تسلسل به‌خودی خود، به‌نظر شما معنای وسیع و رنگ زیستن و تجربه اندوختن نمی‌دهد؟!

کد خبر 606861 برچسب‌ها ادبیات کتاب - نویسندگان و پدید آورندگان محموددولت‌آبادی

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: ادبیات محمود دولت آبادی نویسنده شدن فضای مجازی نویسنده شد آکادمی ها کتاب ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۲۰۲۹۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

افتتاح دو پروژه راه آهن ملایر کرمانشاه و پایان بازسازی مناطق زلزله‌زده

محمدطیب صحرایی، استاندار کرمانشاه در اولین جلسه انجمن کتابخانه‌های عمومی استان در سال جاری، کتابخانه‌ها را نیاز ضروری برای داشتن یک جامعه زنده و پویا عنوان کرد و گفت : از هیچ تلاشی برای توسعه کتابخانه‌ها دریغ نمی‌کنیم.

وی با اشاره به شرایط اقتصادی کشور و استان گفت: قطعا ساخت کتابخانه یک اولویت ضروری است، اما در شرایط فعلی وقتی در کنار سایر اولویت‌های دیگر قرار می‌گیرد شاید نتوانیم آنطور که باید به آن اعتبار اختصاص دهیم.

استاندار کرمانشاه با انتقاد از عملکرد دولت قبل در افتتاح نمایشی پروژه‌ها، گفت: متاسفانه اقداماتی در سال‌های گذشته صورت گرفته که بار مالی آن در حال حاضر به استان تحمیل می‌شود و همین امر موجب شده مجبور شویم این کار‌های برزمین مانده و مهم را اولویت قرار دهیم.

صحرایی گفت: بطور مثال در گذشته جشن «پایان بازسازی مناطق زلزله زده» را برگزار کردند، درحالیکه کلی پروژه نیمه کاره از زلزله باقی مانده بود. برپایی این جشن مقارن شد با حذف ردیف اعتباری بازسازی مناطق زلزله استان در بودجه کشور و همین امر موجب شده نتوانیم برای ادامه بازسازی اعتبار بگیریم.

صحرایی گفت: بر اساس برآورد صورت گرفته برای تکمیل ساختمان‌های دولتی نیمه کاره در این مناطق حداقل به ۲۷۰۰ میلیارد تومان اعتبار نیاز داریم و این درحالیست که دستمان در این شرایط به جایی بند نیست.

استاندار کرمانشاه گفت: اقدام دیگر بحث تاخیر در بازسازی فرودگاه کرمانشاه بود. فرودگاهی که می‌توانست با ۸۰ میلیارد تومان بازسازی شود و محلی برای تردد مردم، گردشگران و تجار شود، به دلایل سیاسی و انتخاباتی، انجام کار را به تاخیر انداخته و یک باند مچاله شده برایمان به جا گذاشتند که با وجود اینکه تاکنون ده‌ها میلیارد تومان خرج آن کرده ایم، اما هنوز کار آن تمام نشده و بازهم اعتبار می‌خواهد.

صحرایی به راه آهن ملایر-کرمانشاه هم اشاره و تصریح کرد: این پروژه هم درحالی افتتاح شد که کلی نواقص در خط آن وجود داشت و قطار به دلیل جوش کاری‌های نهایی که انجام نشده نمی‌تواند در برخی قسمت‌های مسیر با سرعت بیشتر از ۶۰ کیلومتر در ساعت حرکت کند و برای رفع این نواقص حداقل هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز داریم.

استاندار کرمانشاه گفت: در این شرایط مجبور به اولویت بندی هستیم تا پروژه‌های ضروری را به سرانجام برسانیم، اما این به معنی نیست که کتابخانه‌ها را رها کنیم.

وی با اشاره به سفر دور دوم هیات دولت به استان، گفت: باید برای این سفر آماده شویم و به نظر می‌رسد یکی از پروژه‌های قابل طرح در این سفر، پروژه کتابخانه مرکزی کرمانشاه باشد.

صحرایی از مسئولین نهاد کتابخانه‌های استان خواست تا پروژه کتابخانه‌های نیمه کاره در مناطق زلزله‌زده را هم در اولویت‌های بعدی برای طرح در این سفر قرار دهد.

استاندار کرمانشاه با تاکید بر لزوم پیگیری یک رویکرد ترکیبی در حوزه کتاب و کتابخوانی، گفت: در این رویکرد ترکیبی هم باید به مباحث فیزیکی و عمرانی در حوزه کتاب و کتابخوانی توجه شود و هم به مسائل نرم افزاری این حوزه پرداخت شود.

صحرایی گفت: در رویکرد ترکیبی، بخشی از کار پیگیری پروژه‌های عمرانی حوزه کتابخانه هاست. در این بخش می‌توان از ظرفیت سایر مراکز هم استفاده کرد، بطور مثال می‌توان در مناطق زلزله زده از ظرفیت مساجد در حوزه کتاب و کتابخوانی بهره گرفت.

استاندار کرمانشاه گفت: بخش دیگر کار در این حوزه باید در زمینه ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی متمرکز شود. نباید معطل تکمیل زیرساخت‌ها باشیم و بعد از آن سراغ ترویج فرهنگ کتابخوانی برویم. باید از همین حالا اقدام کنیم و اگر تعداد مراجعان کتابخانه‌ها افزایش یابد قطعا مسیر برای ساخت کتابخانه‌های بیشتر هموار می‌شود.

صحرایی گفت: در این مسیر باید در و دیوار شهر هم فرهنگ کتابخوانی را تبلیغ کند و نیاز است که در این زمینه نهاد کتابخانه‌ها با شهرداری‌ها همکاری ویژه‌ای داشته باشد.

وی افزود: علاوه بر این اقدامات باید رویداد‌ها و مسابقات خاص در حوزه کتاب و کتابخوانی توسعه یابد. همچنین باید چندین کتاب خاص بطور شاخص و از طرق مختلف در طول سال در سطح جامعه معرفی شوند .

باشگاه خبرنگاران جوان کرمانشاه کرمانشاه

دیگر خبرها

  • بررسی آثار کلر ژوبرت نویسنده و تصویرگر مسلمان شده فرانسوی
  • بازی برای کودکان خیلی مهم است اما جایگاه ادبیات هم حفظ شود
  • کودکان با شعر زندگی موفق‌تری خواهند داشت
  • مقابله با گرمای شهری از طریق باغ‌های گیاه‌شناسی
  • افتتاح دو پروژه راه آهن ملایر کرمانشاه و پایان بازسازی مناطق زلزله‌زده
  • ۳۷۰۰ هزار میلیارد تومان هزینه ۲ افتتاح نمایشی در کرمانشاه
  • مهلت ثبت ششمین دوره جام باشگاههای کتابخوانی تمدید شد
  • نهاد کتابخانه‌های عمومی زمینه‌ساز ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی
  • انتشار کتاب یوسف گم گشته باز آید در ماهشهر
  • کتابخانه‌های سیار نیاز کتابخوانی عشایر را برطرف می‌کند